بسم الله الرحمن الرحیم-دلربای حرم-دردل تو افتاب غروب ندارد سحر همیشه دردل توغلطان است-تو ابهام کربلا را روشنگری-همیشه زمستان برای تو بهاراست—گوئی برسرزمین رویائی چمن بهشتی میخرامی-شمر در سنگرفولادین خود وتو درلباس خویشتن هستی-برجاده صراط که چون شمشمیرتیز وچون موی نازک است- بدنبال حضرت زینب سلام الله علیه میدوی- داستان عشق را تودردبستان خواندی- قلب وسرت بروی سپرنهادی=-توحرم را درغروب ساکت وتنها دیده ای-توسر انگشتان زینب کبرای-ابی دیدهای –توپرواز رااز کبوتران حرم یادگرفته ای -دوستان خواستند که پرواز یاد دهی –توخنده وشعرحرامیان را درهم شکستی –توگام های غیرممکن رامحکم برداشتهای –توسئوال تاریخ رابخوبی فهمیدهای - -توعروسکه ای خیمه شبازی حرامیانرا درتبرد شکسته ای-تو ازستارگان اسمان سیب بهشتی گرفته ای –توچشن ائینی رادراتش ودودگرفته توان ستاره کلماتی از گلو سرخ وسبز بیرون زده است – بارزم شیرگون پراصرارت- برپارچه چلوارنوشته ای—عکست داروی دردعشق ما است-انگه در دارالشفای تو-به -نیازایستادهایم- چون ابر ازدیار مارفته ای –انگه در دور دست باریدهای –خفته در لباس رزم نورمهتاب میزنی-ازکوه تادره شهررامنور می کنی-حضرت حدادعادل-گرچه خاموشی خردمندی است- گاه گاهی منرابرسر گفتارمیاری